معنی تصمیم گرفتن، مصمم شدن، حکم دادن، تعیین کردن, معنی تصمیم گرفتن، مصمم شدن، حکم دادن، تعیین کردن, معنی تwkdk ;ctتj، kwkk abj، plk bاbj، تuddj lcbj, معنی اصطلاح تصمیم گرفتن، مصمم شدن، حکم دادن، تعیین کردن, معادل تصمیم گرفتن، مصمم شدن، حکم دادن، تعیین کردن, تصمیم گرفتن، مصمم شدن، حکم دادن، تعیین کردن چی میشه؟, تصمیم گرفتن، مصمم شدن، حکم دادن، تعیین کردن یعنی چی؟, تصمیم گرفتن، مصمم شدن، حکم دادن، تعیین کردن synonym, تصمیم گرفتن، مصمم شدن، حکم دادن، تعیین کردن definition,